یکی از زندانیان برای یک عکاس معروف نامه نوشت. نامه ها و دوستی آنها به یک پروژه مشترک تبدیل شد

خبرهای روز جهان

نوشته شده توسط جکی پالومبو ، CNN

ژانویه گذشته ، عکاس الک سوث نامه ای را از طریق پست الکترونیکی در استودیوی خود در سنت پل دریافت کرد که از م Corسسه اصلاحی مینه سوتا در شمال او در شهر راش ارسال شده بود.

این از یک هنرمند زندانی و خودآموز ، کریستوفر فاوستو کابررا بود که می خواست دیالوگ را شروع کند.

کابررا نوشت: “لطفا جسارت این نامه را ببخشید. من با تحسین و احترام فراوان در این باره صحبت می کنم.” وی گفت که امیدوار است با هنرمندان محلی ارتباط برقرار کند. “به هیچ وجه از گذشته خود برکنار نیستم – اما به دنبال این هستم که از طریق هنر و نوشتن خود چیزی پیش رو بدهم …”

سوث با شیفتگی پاسخ داد و اولین حلقه زنجیره ای را ایجاد کرد که دو مرد را بهم پیوند می داد.

الک سوث (چپ) و سی. فاوستو کابررا (راست)

الک سوث (چپ) و سی. فاوستو کابررا (راست) اعتبار: بد تورگوت / امیلی باکستر

تقریباً یک سال بعد ، اقدامات اولیه کابرا به نامه ها ، ایمیل ها و تماس های تلفنی بی شماری تبدیل شده است ، که در پس زمینه حوادث پر فراز و نشیب جهانی قرار گرفته است ، از ابتلا به بیماری همه گیر ویروس کرونا در آمریکا گرفته تا اعتراضات مربوط به زندگی زندگی سیاه که در پی آن در سراسر کشور برگزار شد. کشته شدن جورج فلوید در مینیاپولیس. بخشی از مکالمات آنها در کتاب اخیر ، “پارامترهای قفس ما” منتشر شده توسط مک منتشر شده است.

سوث در طی یک مصاحبه ویدیویی گفت: “ماهیت فیزیکی یک نامه در ایمیل بسیار دلخراش است. او یک عکاس است که در درجه اول با رسانه های لمسی کار می کند ، فیلم 8×10 فیلمبرداری می کند و کتاب های عکاسی منتشر می کند که سعی می کنند زندگی داخلی افرادش را خیره کنند. در همین حال ، کابررا ، در زندان ، جنبه خلاقانه خود را پرورش داده است.

اولین نامه کابرا به الک مبادله مداومی را آغاز کرد که اکنون به عنوان کتاب منتشر شده است

اولین نامه کابررا به الک مبادله مداوم را آغاز کرد که اکنون به عنوان کتاب “پارامترهای قفس ما” منتشر شده است. اعتبار: با مجوز از MACK

Soth و Cabrera در نامه های خود با موضوعات پیچیده ای روبرو می شوند که منعکس کننده زیر جریانهای بزرگتری است که در داخل کشور جریان دارند: نابرابری در سیستم عدالت کیفری ، اثرات انزوا ، چگونگی قطب بندی اختلاف بین مردم را ایجاد می کند. آنها به حقایق عمیق شخصی اعتماد دارند و از دریچه انتقادی درباره عکاسی و هنر بحث می کنند.

و اگرچه دوستی آنها به دلیل محدودیتهای جسمی ذاتی آن غیرمنتظره است ، اما کابرا لزوماً آنرا از دوستی که در شرایط عادی تر شکوفا می شود ، متفاوت نمی داند.

وی در مصاحبه با CNN از طریق JPay ، سرویس تصحیحاتی که شامل ایمیل است ، نوشت: “ما دائماً با افرادی ملاقات می کنیم که با حضور آنها مسیرهای ما را تغییر می دهند و این ارتباط” اخروی “است.

یک پیوند شگفت آور

کابرا ابتدا به سوت رفت تا جامعه خلاقیت خود را فراتر از آنچه در زندان ساخته بود برای خود بسازد. وی به دنبال محکومیت خود به قتل درجه دو و اقدام به قتل درجه اول به دلیل انجام تیراندازی با رانندگی در سال 2004 ، وی بیش از یک دهه را در یک مرکز اصلاح و تربیت در استیل واتر گذراند (کابررا در سال 2030 آزاد می شود). وی گفت که وی در بخش هنر در آنجا کار می کرد ، و در حال تدریس و “ایجاد راهی برای ادامه تحصیل دانشجویان آینده” بود.

کابررا گفت: “در اینجا عملکرد هنری وجود دارد: خال کوبی ، پرتره از بچه ها و اعضای خانواده ، قطعات یادبود و حتی کارت های تبریک اصلی می توانند به سرعت برای شما به عنوان یک هنرمند شهرت پیدا کنند.” “اما من هنوز به عنوان یک هنرمند شناخته نمی شدم ؛ این فقط کاری بود که من انجام دادم. هویت ما در اینجا منفی دیده می شود ، نه تنها به دلیل محکومیت محکومیت ، بلکه به دلیل نحوه تنظیم سیستم برای حفظ و تداوم لکه خاصی. “

این دو هنرمند نامه ها ، عکس ها ، ایمیل ها و تماس های تلفنی را در طول سال نگه داشته اند.

این دو هنرمند نامه ها ، عکس ها ، ایمیل ها و تماس های تلفنی را در طول سال نگه داشته اند. اعتبار: با مجوز از MACK

وی توضیح داد که پس از چاپ هنر خود بر روی جلد مجله واشنگتن پست – تصویری از خود جوان تر که او را برای یک شماره ویژه در مورد حبس نگه داشته است – احساس کرد “اعتبار سنجی متفاوت است.” “این یک انگیزه بزرگ در ارتباط با الک بود.”

سوث در مورد دیدگاه کابررا در مورد عکاسی کنجکاو بود و در یکی از اولین مبادلات آنها ، او از کابرا خواست که فقط هشت تصویری را که اگر در جزیره ای بیابانی گیر بیاورد ، انتخاب کند. کابررا آنها را با جزئیات پیچیده ای توصیف کرد ، برخی واقعی ، بعضی خیالی: یک عکس واقعی از مادرش که می خندد ، درست قبل از اینکه مادر از سرطان بیش از حد بیمار شود. یک عکس خیالی از مزرعه عمه و عمویش در تابستان ، با حضور خانواده آنها. عمه و عموی کابررا او را پس از مرگ مادرش بزرگ کردند و او قبل از اینکه بتواند کارهایی را که در سرزمین جدید خود انجام می دهند ببیند ، در زندان بود.

کابررا همچنین تصویری خیالی از خواننده دمی لواتو را در اتاقش توصیف کرد که در بین همه سرگذشت هایش ترانه می نوشت. دو تا از ترانه هایش به خاطر احساس تنهایی با او مانده بودند. در جواب ، سوث تصمیم به برگزاری مسابقه ای در اینستاگرام برای زنده كردن این تصویر گرفت و از دنبال كنندگان خواست تا بر اساس توضیحات وی ، كامپوزیتی بسازند. وی در نامه بعدی خود به کابررا ، از 40 ارسالی پنج نامزد نهایی را شامل شد.

کابررا در جواب نوشت: “ای مرد ، چالش دمی عالی است.” “من از میزان تلاش شما برای ملموس جلوه دادن سخنان من افتخار می کنم و تحت تأثیر قرار می گیرم. یک جادوی خاص در این حرکت وجود دارد.”

در اوایل ، کابررا احساس کرد که سوث با افسردگی دست و پنجه نرم می کند و خویشاوندی بین آنها را احساس می کند. آنها علی رغم اینکه از دو زمینه متفاوت برخوردار بودند و در دو مکان بسیار متفاوت زندگی بودند ، آنها به راحتی دو نفر بودند که یکدیگر را می دیدند.

کابررا گفت: “ما تمام وقت با افرادی ملاقات می کنیم که به دلیل این پیوند” اخروی “که به نظر می رسد خود به خود ایجاد می شود ، مسیرهای ما را با حضور آنها تغییر می دهند.” اعتبار: با مجوز از MACK

سوث گفت: “من دوستان زیادی ندارم ، بنابراین داشتن (این) واقعا ارزشمند بوده است.” “و این غیر منتظره ترین شکل دوستی است.”

پس از ماه ها مکاتبه ، سوث گفت که “مستعد فراموش کردن” است که کابرا سابقه جنایی دارد. اما کابررا به او یادآوری می کند و از مسئولیت اقدامات خود طفره نمی رود.

سوث گفت: “من او را فقط در نسخه ای كه الان هست می شناسم.” “من از حبس وی بسیار بیشتر از (نسبت) جرم وی آگاه هستم. اما او اجازه نمی دهد که من جنایت را فراموش کنم.”

كابررا در یك نامه به سوث نوشت: “من هم اكنون مسئولیت مالكیت كامل گذشته خود را بر عهده می گیرم.” وی می افزاید: “من می دانم که حبس من به خودی خود برای حل هر یک از مسائل مربوط به جرم کم کاری کرده است ، اما من را به شخصی تبدیل کرده است که باید در تمام مدت حضور داشته باشم.”

پاسخ به محدودیت ها

Soth و Cabrera اغلب به ایده محدودیت ها و چگونگی تأثیر آنها بر خلاقیت و ارتباطات بازمی گردند. محدودیت هایی در زندگی و روابط آنها وجود دارد ، از حبس کابررا ، تا واقعیت جدید همه گیری ، تا محدودیت هایی که دوستی آنها را شکل می دهد. (ساث یک بار عکسی را رهگیری کرد زیرا نگهبانان چیزی را که در تصویر بود به عنوان علامت باند تفسیر می کردند ؛ وی گفت که دفعه دیگر نامه ای یک ماه بعد به او بازگردانده شد زیرا به جای کاغذ 20 برگ 21 برگ داشت.)

عنوان کتاب از این مضمون تکراری گرفته شده است. در نامه ای ، كابررا در مورد زمانی كه او از استیل واتر به تاسیسات راش شهر منتقل شد ، به سوث می گوید – موجودی شخصی مجاز وی به یك قفسه 2 فوتی کاهش یافته است. کتابخانه کتابها و دی وی دی هایی که او برای کلاسهای هنری خود در استیل واتر جمع کرده بود ، از بین رفته بود. بنابراین بسیاری از برشهای هنری و عکاسی که او سالها برای جمع آوری آنها صرف کرده بود ، وجود داشت. با این وجود طبق قوانین سختگیرانه جدید در شهر راش ، کابرا پیشرفتهایی در عمل خلاقانه خود مشاهده کرد.

در مکالمه اولیه ، کابررا تصویری را که از یک جزیره بیابانی می گرفت توصیف کرد: مزرعه عمه و عمویش در تابستان ، با حضور خانواده اش.  این تصویری بود که وی فقط تصور کرده بود ، زیرا از زمان حبس خود مزرعه را ندیده بود.

در مکالمه اولیه ، کابررا تصویری را که از یک جزیره بیابانی می گرفت توصیف کرد: مزرعه عمه و عمویش در تابستان ، با حضور خانواده اش. این تصویری بود که وی فقط تصور کرده بود ، زیرا از زمان حبس خود مزرعه را ندیده بود. اعتبار: با احترام از aritst و MACK

“همه چیز به حد محدود می رسد ، ها؟” او نوشت. “این که طبیعتاً اجرا شود – بیولوژیکی (اجتماعی) ، اجتماعی ، ملموس یا انتزاعی ، همه ما در نهایت با پارامترهای قفس خود روبرو می شویم. کاری که هنگام رسیدن به آن میله ها انجام می دهیم به تعریف ما کمک می کند.”

در طی همه گیری ، بسیاری از جهان مجبور به مقابله با این پارامترها شده اند. کابررا (به CNN) درباره JPay گفت: “من بیگانه نیستم که مجبور شوم خود را با یک محیط نامساعد سازگار کنم. این برای اکثر مردم جهان یک شوک فرهنگی است …” “همه گیری ، شخصیت و شرایط ما را در سطح بی سابقه ای آشکار کرده است … ذهنیت های خصمانه می توانند قوی ترین چسب اتصال در شکاف های فرهنگی باشند ، با این حال ما به یکدیگر روی می آوریم.

اما کابررا امیدوار است که “پارامتر قفس ما” بتواند ارتباط معنی داری را ایجاد کند که تحت محدودیت ها و در طی یک قطب عمیق ایجاد شده است.

کابررا گفت: “به دلایل مختلف ، این زمانها برای همه در حال تلاش است.” “این پروژه می تواند كاری برای ایجاد و تقویت احساسات گسترده جامعه داشته باشد زیرا ما به سمت مکانی با عشق (و) احتراماً به” دیگران “احترام بگذاریم. این فقط به زندانیان محدود نمی شود. هر كس دیگری را در نظر می گیریم “درک ما از” خود “را تهدید می کند.”

گرچه این کتاب منتشر شده است ، اما پروژه همچنان نامعلوم است زیرا سوث و کابررا همچنان به ارسال نامه به یکدیگر ادامه می دهند. اما سوث پایان مناسبی برای “پارامترهای قفس ما” یافت.

او با اتومبیل خود را به مزرعه ای متعلق به عمه و عموی کابررا رساند ، که کابرا آن را با جزئیات توصیف کرد به عنوان یکی از هشت تصویری که با خود به جزیره می برد. او فقط قصد داشت چند عکس از کابررا برداشت ، اما در حالی که آنجا بود ، گفتگویی را که این دو در مورد پوکر انجام دادند به خاطر آورد و عکس هایی که می توانست بگیرد در ذهن او شکل گرفت.

سوث گفت: “و به نوعی همه چیز در سرم فرو رفت.” “آیا حضور در آنجا و داشتن این منظره رویایی یک بازی پوکر خیلی خوب نخواهد بود؟”

سوث در مزرعه به خانواده کابررا پیوست و او را با عکس غافلگیر کرد.

سوث در مزرعه به خانواده کابررا پیوست و او را با عکس غافلگیر کرد. سوث گفت: “همه چیز مانند یک رویا بود.” اعتبار: با احترام از aritst و MACK

سوث برگشت و از خانواده بزرگ كابررا در كنار بركه ای ، تابش نور خورشید بر روی آب ، عكاسی كرد. آنها کنار میز پیک نیک نشسته اند و کارتهای بازی دارند در حالی که عکسهای کابررا دور میز پخش شده است. گرچه کابررا از نظر جسمی آنجا نیست ، اما حضور او در صحنه نقش بسته است – همانند سوث. این به یاد می آورد بحث اولیه این زوج بود ، وقتی کابررا گفت هنگام مطالعه تصاویر منظره ، او درک در مورد عکاسی.

وی برای سوث نوشت: “روزی به ذهنم رسید كه عکسهای بدون مردم ، تنها بودن یك بیننده را به تصویر می كشد ؛ و اینكه همیشه یك نفر” در “تصویر است.

کابررا در تصاویر روی میز ، از طریق خاطرات خانواده اش و از طریق ارتباطی که با سوث دارند ، حضور دارد. او از راه های دیگری نیز آنجا بود: “همه چیز مثل یک رویا بود ، زیرا او در حالی که من از او عکس می گرفتم عمه اش را صدا کرد.” “و من آنجا بودم و خانواده اش غمگین بودند ، اما (بسیار زیبا) بودند. و این پایان کاملی برای کتاب بود.”